اغلب اوقات در بازارهای مالی با اصطلاحات معاملاتی همچون حجم معاملاتی، لِوریج و… روبرو میشویم. شاید برخی از سرمایهگذاران و معاملهگران مبتدی که به تازگی وارد این حوزه شده اند، اطلاعات کافی و درستی از چنین مفاهیمی نداشته باشند. از این رو در مطلب حاضر قصد داریم شما را با این دو اصطلاح آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
حجم معاملاتی چیست؟
حجم معاملات (Volume of Trade) عبارت است از کل مقدار دارایی یا قراردادهای معامله شده برای یک اوراق بهادار مشخص. به طور کلی حجم معاملات بر روی سهام، اوراق قرضه، قراردادهای اختیار معامله، قراردادهای آتی و همه انواع کالاها اندازهگیری میشود.
به بیان ساده، حجم معاملات، تعداد کل سهام یا قراردادهای معامله شده برای یک اوراق بهادار مشخص را در یک دوره زمانی معین، اندازهگیری میکند. این شامل تعداد کل سهام معامله شده بین خریدار و فروشنده در طول یک معامله است. هنگامی که اوراق بهادار به صورت فعالتر معامله میشود، حجم تجارت آنها بالا است و زمانی که اوراق بهادار با فعالیت کمتر معامله میشود، حجم تجارت آنها پایین است.
حجم معاملاتی چه نقشی را ایفا میکند؟
هر صرافی موجود در بازار، حجم معاملات خود را دنبال میکند و دادههای حجمی ارائه میدهد. حجم ارقام معامله اغلب یک مرتبه در ساعت مشخصی از روز معاملاتی جاری گزارش میشود. این حجم تجارت ساعتی گزارش شده، تخمینی هستند. حجم معاملات گزارش شده در پایان روز نیز تخمینی است. ارقام واقعی نهایی روز بعد گزارش میشود.
علاوه بر این ممکن است سرمایهگذاران افزایش حجم اوراق بهادار یا تعداد تغییرات به وجود آمده در قیمت قرارداد، را به عنوان یک جایگزین برای حجم معاملات در نظر بگیرند. زیرا با افزایش حجم معاملات، قیمتها به طور مکرر تغییر میکنند.
حجم تجارت، حجم فعالیت و نقدینگی بازار را به سرمایهگذاران ارائه میدهد. حجم معاملات بیشتر برای یک اوراق بهادار معین، نشان دهنده نقدینگی بالاتر، اجرای بهتر دستورات سفارشی و بازاری فعالتر برای ارتباط فروشندگان و خریداران است. هنگامی که سرمایهگذاران در مورد جهت گیری بازار سهام تردید میکنند، حجم معاملات آتی افزایش مییابد که اغلب باعث میشود گزینهها و معاملات آتی در اوراق بهادار مشخص شده فعالتر معامله شوند. مجموع حجم در نزدیکی زمان باز و بسته شدن بازار و در روزهای دوشنبه و جمعه بیشتر میشود و معمولا در زمان ناهار و قبل از تعطیلات کمتر میشود.
ملاحظات خاص
اخیرا، معاملهگران فنی و صندوقهای شاخص، سهم عمدهای در آمارهای حجم معاملاتی بازارهای ایالات متحده داشتهاند. طبق یک مطالعه از JPMorgan که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده بود، صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس (ETF) و حسابهای سرمایهگذاری منفعلی که به طور متناوب از معاملات الگوریتمی استفاده میکنند، ۶۰ درصد از حجم کل معاملات را تشکیل میدهند؛ در صورتی که معاملهگران بنیادی (یا معاملهگرانی که با توجه به عوامل بنیادی مؤثر بر سهام وارد معامله میشوند) فقط ۱۰ درصد از ارقام کلی را تشکیل میدادند.
معاملهگران و حجم تجارت
معاملهگران از فاکتورهای معاملاتی مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. حجم تجارت یکی از سادهترین عوامل فنی است که توسط معاملهگران و در هنگام بررسی معاملات بازار، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. حجم معاملات در طول افزایش یا کاهش زیاد قیمت، اغلب برای معاملهگران مهم است؛ زیرا حجم بالا با تغییرات قیمت میتواند نشان دهنده کاتالیزورهای معاملاتی خاص باشد. حجم بالا و مرتبط با تغییرات جهت قیمت نیز میتواند به تقویت حمایت از ارزش یک اوراق بهادار کمک کند.
سطوح حجم همچنین میتواند به معاملهگران کمک کند تا در زمانهای مشخصی برای یک تراکنش تصمیم بگیرند. معاملهگران هنگام تصمیمگیری در مورد زمانبندی معاملات، میانگین حجم معاملات روزانه یک اوراق بهادار را در دورههای کوتاه مدت و بلند مدت دنبال میکنند. علاوه بر این، معاملهگران میتوانند از چندین شاخص تحلیل تکنیکال که حجم را در بر میگیرد، استفاده کنند. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)، فروش اوراق بهادار توسط معاملهگران را تنظیم میکند. طبق قانون 144، فروشندگان نمیتوانند فروش اوراق بهادار را بیش از 1٪ از سهام موجود در همان طبقهای که فروخته میشود، انجام دهند.
نمونه ای از حجم معاملاتی
فرض کنید یک بازار متشکل از دو معاملهگر است، معاملهگر 1 و معاملهگر 2. معاملهگر اول 500 سهم ABC را میخرد و 250 سهم XYZ را میفروشد. معاملهگر دیگر 500 سهم میخرد و 250 سهم DEF را به معاملهگر اول میفروشد. حجم کل معاملات در بازار برابر با 1000 (500 سهم ABC + 250 سهم 250 + XYZ سهم DEF) است. وقتی معاملهگر 1 500 سهم ABC را از معاملهگر 2 خریداری میکند، تنها 500 سهم محاسبه میشود و نباید آن را دو بار بشماریم. به همین ترتیب، تنها 250 سهم XYZ و DEF در شمارش حجم ثبت میشود.
اهرم (Leverage) چیست؟
اهرم یا لوریج به معنای استقراض سرمایه جهت تامین مالی معاملات، در هنگام سرمایهگذاری برای توسعه داراییهای شرکت و ایجاد بازده سرمایه ریسک است. در واقع، اهرم یک استراتژی سرمایهگذاری برای بهرهبرداری از پول قرض گرفته شده – به ویژه استفاده از ابزارهای مالی مختلف – برای افزایش بازده بالقوه یک سرمایهگذاری است. اهرم همچنین میتواند به مقدار بدهی که یک شرکت برای تامین مالی داراییهای خود استفاده میکند، اشاره داشته باشد.
درک لوریج
به بیان ساده، اهرم استفاده از بدهی (سرمایه استقراضی) به منظور انجام یک سرمایهگذاری یا پروژه است. نتیجه این است که بازده بالقوه یک پروژه را چند برابر کنیم. البته در صورتی که سرمایهگذاری به نتیجه نرسد، اهرم ریسک بالقوه نزولی را چند برابر خواهد کرد. هنگامی که به یک شرکت، ملک یا سرمایهگذاری به عنوان «به شدت اهرمی» اشاره میشود، به این معنی است که بدهی آن مورد بیشتر از حقوق صاحبان سهامش است.
مشابه حجم معاملاتی، مفهوم اهرم هم توسط سرمایهگذاران و هم توسط شرکتها استفاده میشود. سرمایهگذاران از اهرم استفاده میکنند تا به طور قابل توجهی بازده سرمایهگذاری خود را افزایش دهند. آنها سرمایههای خود را با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله اختیارات، قراردادهای آتی و حسابهای حاشیهای افزایش میدهند. به جای انتشار سهام برای افزایش سرمایه، شرکتها میتوانند از تامین مالی بدهی خود برای سرمایهگذاری در عملیات تجاری که تلاشی است جهت افزایش ارزش سهامداران، استفاده کنند.
برای سرمایهگذارانی که با استفاده مستقیم از اهرم راحت نیستند، راههای غیرمستقیم مختلفی وجود دارد. آنها میتوانند در شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که در مسیر عادی کسبوکار خود از اهرمهای مالی برای تأمین مالی یا گسترش عملیاتشان استفاده میکنند – بدون اینکه هزینههایشان را افزایش دهند.
ملاحظات خاص
سرمایهگذاران این امکان را دارند که از طریق تجزیه و تحلیل ترازنامه، حقوق و بدهی صاحبان سهام را که در دفاتر شرکتهای مختلف موجود است، مطالعه کنند و سرمایه خود را در اختیار شرکتهایی قرار دهند که لوریج را به نمایندگی از تجارت خود به کار میگیرند. آمارهایی مانند بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)، بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) و بازده سرمایه به کار گرفته شده (ROCE)، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند که شرکتها چگونه سرمایه خود را به کار میگیرند و چه مقدار از آن شرکتها وام گرفته اند.
برای ارزیابی صحیح این آمار، مهم است به خاطر داشته باشید که اهرم در انواع مختلفی از جمله اهرم عملیاتی، مالی و ترکیبی وجود دارد که هر یک منحصر به جایگاه خود، مورد استفاده قرار میگیرد.
معایب اهرم
اهرم ابزاری چند وجهی و پیچیده است. البته از نظر تئوری عالی به نظر میرسد، و در واقعیت هم استفاده از اهرم میتواند سودآور باشد، اما عکس آن نیز صادق است. اهرم سود و زیان را افزایش میدهد. اگر یک سرمایهگذار با توجه به حجم معاملاتی دلخواهش از اهرمی برای سرمایهگذاری استفاده کند و سرمایه بر ضد سرمایهگذار حرکت کند، ضرر حاصل شده بسیار بیشتر از زمانی است که سرمایهگذار بدون اهرم، سرمایهگذاری میکند.
به همین دلیل، سرمایهگذاران مبتدی باید از لوریجها اجتناب کنند تا زمانی که تجربه بیشتری درباره آن کسب کنند. در دنیای تجارت، یک شرکت میتواند از اهرمها برای تولید ثروت سهامداران استفاده کند، اما اگر نتواند این کار را انجام دهد، هزینه بهره و ریسک اعتباری ناشی از نکول، ارزش سهامداران را از بین میبرد.
نمونهای از لوریج
در نظر بگیرید که یک شرکت با مبلغ 5 میلیون دلار از دارایی سرمایهگذاران تشکیل شده است، که حقوق صاحبان سهام مشارکت کننده معادل 5 میلیون دلار است و در اختیار شرکت قرار گرفته تا از آن استفاده کند. اگر شرکت از تامین مالی بدهی با استقراض 20 میلیون دلاری استفاده کند، اکنون 25 میلیون دلار برای سرمایهگذاری در عملیات تجاری و فرصت بیشتری برای افزایش ارزش سهامداران دارد.
برای مثال، یک خودروساز میتواند برای ساخت یک کارخانه جدید پول قرض کند. کارخانه جدید این خودروساز را قادر میسازد تا تعداد خودروهای تولیدی خود را افزایش دهد و سود بیشتری به دست آورد.
نتیجهگیری آشنایی با حجم معاملاتی و لِوریج
در مطلب حاضر به توصیف حجم معاملاتی و لوریج پرداختیم و گفتیم که هر یک از این دو اصطلاح چه نقشی در انجام معاملات دارند. برای توضیح بیشتر، مثال سادهای از هر کدام را نیز بیان کردیم. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مثمرثمر واقع شود. تمام تلاش ما در تیم لیدوما فارکس این است که اصول و مبانی بازارهای مالی را به طور ساده و شفافی برایتان ارائه دهیم. لطفا اگر نظر، سوال، انتقاد و پیشنهادی دارید میتوانید از طریق صفحه اینستاگرام LidomaForex@ با ما به اشتراک بگذارید.