خطوط حمایت و مقاومت مناطق مهمی در نمودار قیمت هستند که در آنها عرضه و تقاضا در مقابله با هم قرار میگیرند. تحلیلگران فنی با توجه به این خطوط یا سطوح، نمودار قیمتی سهم را تحلیل میکنند. هنگامی که این سطوح شکسته میشوند، نیروهای عرضه و تقاضا سطوح جدیدی از حمایت یا مقاومت را تشکیل میدهند. با ما همراه باشید تا شما را با سطوح حمایت و مقاومت و مسائل مهم مربوط به این دو مفهوم آشنا کنیم.
تعریف خطوط حمایت و مقاومت به زبان ساده
حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین مفاهیم در معاملات هستند. جالب است بدانید که هر کس روش خود را در مورد نحوه تعیین خطوط حمایت و مقاومت دارد. بیایید ابتدا نگاهی به اصول اولیه موضوع بیاندازیم. به تصویر زیر نگاه کنید. همانطور که میبینید این الگوی زیگزاگ یک روند صعودی است. هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت میکند و سپس عقب مینشیند، بالاترین نقطهای که قبل از عقبنشینی به آن رسیده مقاومت است. سطوح مقاومت نشان میدهد که کجا فروشندگان زیادی در بازار وجود دارد.
وقتی قیمت دوباره به حرکت به سمت بالا ادامه میدهد، پایینترین نقطهای که قبل از شروع مجدد به آن رسیده حمایت است. سطوح حمایت نشان میدهد که کجا خریداران زیادی وجود دارد. به این ترتیب، مقاومت و حمایت به طور مداوم با بالا و پایین رفتن نمودار قیمت در طول زمان شکل میگیرند.
این مطلب در طول یک روند نزولی نیز صادق است و خطوط حمایت و مقاومت به شکلی کاملا مشابه تعیین میشود. آنچه اهمیت دارد زمان خرید و فروش است. سطوح حمایت و مقاومت این زمان را به صورت مناسب برای ما تعیین میکند. در ابتداییترین حالت ممکن، معمولاً حمایت و مقاومت به شما میگوید:
- زمانی خرید کنید که قیمت به سمت حمایت کاهش یافته است.
- زمانی بفروشید که قیمت به سمت مقاومت افزایش یافته است.
- زمانی خرید کنید که قیمت مقاومت را به سمت بالا شکسته است.
- زمانی بفروشید که قیمت حمایت را به سمت پایین شکسته است.
سطح حمایتی
حمایت سطحی است که در آن تقاضا به اندازه کافی قوی است. به طوری که مانع از سقوط بیشتر قیمت سهم میشود. در واقع هر بار که قیمت به سطح حمایت میرسد، در نفوذ به آن سطح مشکل دارد. بهطور منطقی با کاهش قیمت و نزدیک شدن به سطح حمایت، خریداران (تقاضا) تمایل بیشتری به خرید داشته و فروشندگان (عرضه) تمایل کمتری به فروش از خود نشان دهند.
سطح مقاومتی
مقاومت سطحی است که در آن عرضه به اندازه کافی قوی است. به طوری که مانع از حرکت بیشتر سهم به سمت بالا میشود. در واقع هر بار که قیمت به سطح مقاومت میرسد، برای حرکت به سمت بالاتر مشکل دارد. به طور منطقی با افزایش قیمت و نزدیک شدن به مقاومت، فروشندگان (عرضه) تمایل بیشتری به فروش و خریداران (تقاضا) تمایل کمتری به خرید دارند.
روانشناسی خطوط حمایت و مقاومت
روانشناسی خطوط حمایت با ذکر مثال
ابتدا فرض میکنیم خریدارانی هستند که سهامی نزدیک به یک منطقه حمایتی خریداری کردهاند. فرض کنید این سطح حمایتی 50 دلار است. آنها مقداری از سهام را با قیمت 50 دلار خریدهاند و اکنون قیمت از آن سطح تا 55 دلار افزایش یافته و از سطح حمایتی فاصله گرفته است. خریداران خوشحال هستند و میخواهند سهام بیشتری را با قیمت 50 دلار بخرند اما نه 55 دلار. آنها تصمیم میگیرند که اگر قیمت به 50 دلار برگردد، بیشتر خرید کنند. در نتیجه در سطح 50 دلار تقاضا ایجاد میکنند.
بیایید گروه دیگری از سرمایهگذاران را در نظر بگیریم. اینها کسانی هستند که متعهد نبودند. آنها به خرید سهام با قیمت 50 دلار فکر کردهاند اما هرگز هیچ خریدی در این قیمت انجام ندادهاند. حالا قیمت سهام 55 دلار شده است و از خرید نکردن پشیمان هستند. آنها تصمیم میگیرند که اگر قیمت دوباره به 50 دلار برسد، اشتباه قبلی را مرتکب نشوند و این بار سهام را بخرند. این باعث ایجاد تقاضای بالقوه میشود.
از سری مقالات مشابه این مطلب
گروه سوم، سهام را زیر 50 دلار خریدهاند. فرض کنید آنها آن را به قیمت 40 دلار خریدهاند. وقتی سهام به 50 دلار رسیده، آنها سهام خود را فروختهاند، اما شاهد افزایش آن به 55 دلار بودند. اکنون میخواهند موقعیتهای خرید خود را دوباره ایجاد کنند و سهام را با همان قیمتی که آن را فروختند، یعنی 50 دلار، دوباره بخرند.
آنها احساسات خود را از فروشنده به خریدار تغییر دادهاند. در نتیجه از فروش خود پشیمان هستند و میخواهند آن اشتباه را اصلاح کنند. این باعث ایجاد تقاضای بیشتر میشود و خط حمایت شکل میگیرد. احتمالا تا اینجا معنی خطوط حمایت و مقاومت را متوجه شدهاید.
روانشناسی خطوط مقاومت با ذکر مثال
حالا بیایید فرضیات را تغییر دهیم تا به درک درستی از مفهوم مقاومت برسیم. همه شرکتکنندگان فوق را در نظر بگیرید و فرض کنید که همه آنها دارای سهام 50 دلاری هستند. خود را به عنوان یکی از صاحبان سهام50 دلاری تصور کنید. حال قیمت سهام به 55 دلار میرسد و شما آن را نمیفروشید. اکنون سهام به 50 دلار باز میگردد، جایی که شما مالک آن شدهاید. چه احساسی دارید؟
پشیمان هستید که آن را به قیمت 55 دلار نفروختهاید؟ حالا قیمت به 55 دلار برمیگردد و این بار تا جایی که میتوانید میفروشید. سایر صاحبان سهام نیز همینطور. در نتیجه عرضه شدت میگیرد و سهام نمیتواند از 55 دلار عبور کند و عقبنشینی میکند. حداقل 3 گروه از سهامداران وجود دارند که سعی میکنند عرضه خود را به قیمت 55 دلار بفروشند. این یک سطح مقاومت در 55 دلار ایجاد میکند و مانع از افزایش بیشتر قیمت میشود.
اینها تنها چند نمونه از بسیاری از سناریوهای ممکن است. اگر قبلاً معامله کردهاید، احتمالاً تجربه همه این سناریوها را دارید و احساسات و روانشناسی پشت آنها را درک میکنید. شما تنها نیستید. شرکتکنندگان بیشماری در بازار وجود دارند که احساسات و فرآیندهای فکری مشابه شما را طی میکنند و این چیزی است که به تعیین روانشناسی بازار در پشت حمایت و مقاومت و بهطور کلی تحلیل تکنیکال کمک میکند.
معکوس شدن نقش خطوط حمایت و مقاومت
یک مفهوم کلیدی در تحلیل تکنیکال این است که وقتی یک سطح مقاومت یا حمایت میشکند نقش آن معکوس میشود. اگر قیمت به زیر سطح حمایت سقوط کند، آن سطح به مقاومت تبدیل میشود. اگر قیمت از سطح مقاومت بالاتر برود، اغلب به حمایت تبدیل میشود.
همانطور که قیمت از سطح حمایت یا مقاومت عبور میکند، تصور میشود که عرضه و تقاضا تغییر کرده است و باعث میشود سطح شکسته شده نقش خود را معکوس کند. خطوط حمایت و مقاومت ممکن است در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود. در ادامه میتوانید دو نمونه از این خطوط را در روندهای حرکتی مختلف مشاهده کنید.
جمعبندی
تحلیل تکنیکال یکی از رویکردهای مهم برای تعیین قیمت آتی اوراق بهادار یا پیشبینی آینده بازار است. برخی از سرمایهگذاران ممکن است از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در کنار هم استفاده کنند. آنها از تحلیل بنیادی برای تعیین اینکه چه چیزی بخرند و از تحلیل تکنیکال برای تعیین زمان مناسب برای خرید استفاده میکنند.
فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال یک علم دقیق نیست و قابل تفسیر است. اگر مطالعه خود را در زمینه تحلیل تکنیکال ادامه دهید، احتمالاً متوجه میشوید که این بیشتر یک هنر است تا یک علم. پس مانند هر رشته دیگری، مهارت داشتن در آن به کار و فداکاری نیاز دارد. موضوع مهمی که در تحلیل تکنیکال همواره شنیده میشود تعیین خطوط حمایت و مقاومت است.
سطوح حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمتی سهم هستند که از اهمیت زیادی برای تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش برخوردار خواهند بود. معمولا تقاضا در سطح حمایت و عرضه در سطح مقاومت زیاد است. اگر هر یک از این سطوح شکسته شود نقش آن تغییر میکند. به این معنا که حمایت به مقاومت و مقاومت به حمایت تبدیل میشود.