یک بازار رنج زمانی رخ می‌دهد که معاملات در بازار در یک دوره زمانی بین قیمت‌های ثابتی انجام شود. بالای این محدوده معاملاتی اغلب مقاومت قیمتی را ایجاد می‌کند، در حالی که پایین آن معمولاً حمایت برای قیمت را ارائه می‌دهد. ما امروز قصد داریم شما را با معامله در بازار رنج آشنا کنیم و به این سوال که چگونه می‌توان از نقاط پیوت برای انجام معامله در چنین بازاری استفاده کرد پاسخ دهیم. پس با ما همراه باشید.

هنگامی‌که یک سهام از محدوده معاملاتی خود عبور می‌کند یا به زیر محدوده معاملاتی خود می‌رسد، معمولاً به این معنی است که حرکت (مثبت یا منفی) افزایش یافته است. شکست رو به بالا زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت از یک محدوده معاملاتی عبور کند، در حالی که شکست رو به پایین زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به زیر محدوده معاملاتی سقوط کند. به طور معمول شکست‌ها زمانی قابل اعتمادتر هستند که با حجم زیادی همراه باشند. افزایش حجم نشان‌دهنده مشارکت گسترده معامله‌گران و سرمایه‌گذاران است.

بسیاری از سرمایه‌گذاران به مدت بازه معاملاتی نگاه می‌کنند. معامله‌گران روزانه اغلب از محدوده معاملاتی نیم ساعت اول جلسه معاملاتی به عنوان نقطه مرجع برای استراتژی‌های روزانه خود بهره می‌برند.

از آنجا که نوسان قیمت معادل ریسک در نظر گرفته می‌شود، بازار رنج مکان خوبی برای تعیین ریسک نسبی است. یک سرمایه‌گذار محافظه‌کار معامله در بازار رنج را به معامله بازاری که مستعد چرخش‌های قابل توجه است ترجیح می‌دهد.

معامله در بازار رنج در واقع خود یک استراتژی معاملاتی است که به دنبال شناسایی و سرمایه‌گذاری در کانال‌های قیمتی است. پس از یافتن سطوح حمایت و مقاومت اصلی و اتصال آنها با خطوط روند افقی، معامله‌گر می‌تواند در خط روند پایین (پایین کانال) به عنوان حمایت اقدام به خرید کند و آن را در خط روند بالایی (بالای کانال) به عنوان مقاومت بفروشد.

اگر بازار در یک محدوده معاملاتی تثبیت‌شده قرار داشته باشد، معامله‌گران می‌توانند زمانی که قیمت به حمایت خود نزدیک می‌شود خرید کنند و زمانی که به سطح مقاومت رسید آن را بفروشند. شاخص‌های فنی، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) می‌توانند برای تأیید شرایط خرید و فروش بیش از حد در زمانی که قیمت در محدوده معاملاتی نوسان می‌کند استفاده شوند.

به عنوان مثال یک معامله‌گر می‌تواند در زمانی که قیمت در سطح حمایت معامله می‌شود و RSI یک عدد اشباع فروش را زیر 30 نشان می‌دهد یک موقعیت خرید باز کند. همچنین معامله‌گر ممکن است تصمیم به باز کردن یک موقعیت فروش در زمانی که RSI به منطقه اشباع خرید می‌رود بگیرد. دقت کنید بایستی برای جلوگیری از ضررهای احتمالی یک دستور توقف ضرر درست در خارج از محدوده معاملاتی قرار دهید تا معامله در بازار رنج برای شما با ریسک کمتری همراه باشد.

معامله‌گران می‌توانند بعد از شکست سطح مقاومت یک محدوده معاملاتی وارد شوند. برای تائید معتبر بودن این حرکت معامله‌گران باید از شاخص‌های دیگری مانند حجم و پرایس اکشن استفاده کنند. به عنوان مثال باید افزایش قابل توجهی در حجم در زمان شکست یا در زمان پولبک به خط مقاومت شکسته‌شده وجود داشته باشد.

در واقع به جای تعقیب قیمت معامله‌گران ممکن است بخواهند قبل از ورود به معامله منتظر یک پولبک باشند. مثلا یک سفارش خرید می‌تواند درست بالای محدوده معاملاتی قرار بگیرد که اکنون به عنوان یک سطح حمایتی عمل می‌کند. یک دستور توقف ضرر نیز می‌تواند در سمت مخالف محدوده معاملاتی تنظیم شود تا از خرید شما در برابر جعلی بودن شکست محافظت کند.

به تصویر بالا نگاه کنید. در این نمودار یک معامله‌گر ممکن است متوجه شده باشد که بازار مورد نظر او در اواخر نوامبر و اوایل دسامبر شروع به تشکیل یک کانال قیمتی کرده است. پس از تشکیل پیک‌های اولیه ممکن است معامله‌گر معاملات بلند و کوتاه خود را بر اساس این خطوط روند آغاز کرده باشد که در مجموع توانسته سه معامله کوتاه و دو معامله بلند به ترتیب در امتداد سطوح مقاومت و حمایت انجام دهد. هنوز نشانه‌ای از خروج از محدوده که نمایان‌گر پایان استراتژی معاملاتی معامله در بازار رنج باشد دیده نمی‌شود.

نقاط پیوت یا نقاط محوری سطوح قیمتی را ارائه می‌دهند که می‌توانند برای نشان دادن سطوح حمایت و مقاومت در هر دوره زمانی مورد استفاده قرار گیرند. معامله‌گران می‌توانند با توجه به این نقاط به معامله در یک بازار محدود بپردازند. این امر مدیریت ریسک را برای معامله‌گر آسان می‌کند و توجه به آن برای هر سرمایه‌گذاری‌ حیاتی است.

از آنجا که نقاط پیوت از قیمت‌های بالا، پایین و بسته شدن یک دوره قبل به دست می‌آیند، با توجه به آنها می‌توان یک محدوده معاملاتی را به طور دقیق تنظیم کرد. از طرفی می‌توان به طور مداوم بر اساس شرایط بازار از یک دوره به دوره دیگر تجدید نظر کرد.

راحت‌ترین روشی که می‌توان از نقاط پیوت برای انجام معامله در بازار رنج استفاده کرد این است که مثل سطوح حمایت و مقاومت معمولی آنها را به کار ببریم.. این نقاط در یک بازار رنج یک سطح حمایت و نیز یک سطح مقاومت را به طور مکرر آزمایش می‌کند. این دو سطح همان محدوده بالا و پایین بازار رنج هستند. دقت کنید هر چه یک جفت ارز یک نقطه پیوت را بیشتر لمس کند و سپس معکوس شود این نقطه یا سطح قوی‌تر است. حال ممکن است حمایت یا مقاومت باشد.

در واقع، «پیوتینگ» به معنای رسیدن به یک سطح حمایت یا مقاومت و سپس معکوس شدن است. اگر می‌بینید که یک سطح محوری حفظ می‌شود، این می‌تواند فرصت‌های معاملاتی خوبی را به شما بدهد. اگر قیمت به سطح مقاومت بالایی نزدیک می‌شود، می‌توانید جفت ارز مورد نظر خود را بفروشید و یک توقف ضرر درست بالای این مقاومت قرار دهید که چنانچه قیمت سطح مقاومت را شکست و بالا رفت دچار ضرر بزرگی نشوید.

حال اگر قیمت به سطح حمایت نزدیک شد، می‌توانید خرید کنید و حد ضرر خود را درست زیر سطح حمایتی قرار دهید تا در صورت شکست آن رو به پایین و کاهش قیمت ضرر زیادی را متحمل نشوید.

پس همان طور که مشاهده می‌کنید با نقاط پیوت می‌توان دقیقا مانند سطوح حمایت و مقاومت معمولی رفتار کرد. این در حالی است که مهم نیست این نقاط برای معامله در بازار رنج استفاده شود یا در بازار جهت‌دار. آنچه اهمیت دارد توجه به سطوح حمایت و مقاومت است. البته اگر بازار جهت‌دار باشد به جای یک سطح حمایتی یا مقاومتی با چند سطح که هر کدام در یک نقطه پیوت اتفاق افتاده مواجه هستیم. بیایید به یک مثال نگاه کنیم تا بتوانید مطلب را کاملا درک کنید. در اینجا نمودار 15 دقیقه‌ای پوند/دلار آمریکا آمده است.

در نمودار بالا می‌بینید که قیمت در حال آزمایش سطح پشتیبانی S1 است. اگر فکر می‌کنید ادامه خواهد داشت، کاری که می‌توانید انجام دهید این است که در بازار خرید کنید و سپس یک دستور توقف ضرر را در سطح پشتیبانی بعدی تنظیم کنید.

اگر محافظه‌کار هستید می‌توانید یک توقف گسترده درست در زیر S2 قرار دهید. اگر قیمت از S2 گذشته باشد، به احتمال زیاد دوباره افزایش نخواهد یافت، زیرا هر دو S1 و S2 می‌توانند به سطوح مقاومت تبدیل شوند.

اگر کمی‌ تهاجمی‌تر هستید و مطمئنید که پشتیبانی در S1 وجود دارد می‌توانید حد ضرر خود را درست زیر S1 تنظیم کنید.

در مورد مقدار سود خود، می‌توانید PP یا R1 را هدف قرار دهید، که می‌تواند نوعی مقاومت باشد. بیایید ببینیم اگر از بازار خرید می‌کردید چه اتفاقی می‌افتاد.

به نظر می‌رسد S1 به عنوان پشتیبانی نگه داشته می‌شود! علاوه بر این اگر PP را به عنوان نقطه سود خود هدف قرار داده بودید سود خوبی می کردید البته همیشه به این سادگی نیست. شما نباید فقط به سطوح نقاط محوری تکیه کنید. باید توجه داشته باشید که آیا سطوح نقاط پیوت با سطوح حمایت و مقاومت قبلی مطابقت دارند یا خیر.

همچنین می‌توانید تجزیه و تحلیل کندل استیک و انواع دیگر شاخص‌ها را برای تأیید بیشتر در نظر بگیرید. برای مثال اگر می‌بینید که یک کندل دوجی روی S1 تشکیل شده است یا اینکه استوکاستیک شرایط فروش بیش از حد را نشان می‌دهد، در این صورت احتمال اینکه S1 به عنوان پشتیبانی حفظ شود بیشتر است.

همچنین در بیشتر مواقع معاملات معمولاً بین سطوح حمایت و مقاومت اول انجام می‌شود. گه‌گاه قیمت سطوح دوم را تست می‌کند و هر چند وقت یکبار سطوح سوم تست می‌شود. در نهایت شما همچنین باید کاملاً درک کنید که گاهی اوقات قیمت از تمام سطوح عبور می‌کند. وقتی این اتفاق بیفتد چه خواهید کرد؟ همچنان به تجارت خود ادامه می‌دهید و در حال فروکش کردن حساب خود هستید؟ یا از مزیت موجود استفاده می‌کنید و مقداری پیپ پس می‌گیرید؟ ما امروز شما را با معادله در بازار رنج آشنا کردیم.